این روزها بعضی از امکانات و تجهیزات رفاهی و ایمنی خودرو آنقدر عادی شدهاند که شاید در طول مدت استفاده از خودرو به آنها توجه نکنیم. اما همین تجهیزات بهظاهر بیاهمیت نقش حیاتی در خودرو بازی میکنند و تنها خرابی یا نبود هر یک از آنها است که باعث میشود به آنها توجه کنیم. بخشی از این فناوری های ایمنی خودرو سالها قبل توسعه یافتهاند اما در ابتدا کمتر به آنها توجه شده و برخی نیز کاملا جدید هستند.
در این بخش تاریخچه ۹ نمونه از فناوری های ایمنی خودرو را در خودرو بررسی میکنیم که هرچند نصبشان در خودروهای امروزی پدیدهای عادی است اما در زمان خود انقلابی در ایمنی خودروها بر پا کردند. با مرور این تجهیزات، اهمیت آنها در خودرو برای بسیاری از ما یادآوری میشود تا شاید نگاهی دوباره به برخی از تجهیزات ایمنی بهظاهر ساده اما بسیار پراهمیت بیاندازیم.
خودروهای اولیه فاقد پدال ترمز به شکلی که میشناسیم بودند و از ترمزهای دستی استفاده میکردند. خودروی اولیه هنری فورد حتی همین ترمز دستی را هم نداشت و باید خودرو را با کشیدن پا بر روی زمین متوقف میکردید! ترمز خودرو در طی حیات خود پیشرفتهای محسوسی داشته است، پیشرفتهایی که کاملا متناسب با افزایش سرعت خودروها بوده.
در ابتدا ترمز تنها بر روی چرخهای عقب نصب میشد و در ادامه هر چهار چرخ به ترمز مجهز شدند. انتقال نیروی ترمز در ابتدا بهصورت مکانیکی بود و بعدها سیستمهای هیدرولیک نیز رواج پیدا کرد. ترمزهای دیسکی در دهه ۵۰ میلادی یک آپشن بودند اما بعدها در بسیاری از خودروها به یک استاندارد تبدیل شدند ضمن آنکه بوستر ترمز برای تقویت نیروی ترمز نیز به وجود آمد. در ادامه ترمز به سیستمهای الکترونیکی مانند ترمز ABS و EBD مجهز شد تا روند پیشرفتهای خود را ادامه دهد. به این ترتیب در بین موارد مرتبط با فناوری های ایمنی خودرو، ترمزها پیشرفت بسیار محسوسی داشتهاند.
در این زمینه همچنین میتوانید مطلب ترمزهای تیگو ۷ پرو و ترمز X22 Pro را بخوانید.
همچین میتوانید مطلب کروز کنترل هوشمند در محصولات فونیکس را نیز بخوانید.
تا دهه ۶۰ میلادی تقریبا خبری از پشت سری صندلیها نبود اما به آرامی بهعنوان یک استاندارد در خودروها نصب شد. پشت سری صندلی میتواند در تصادفات از عقب، گردن راننده را از ضربات شلاقی که میتواند موجب آسیب به نخاع شود حفظ کند. از پشت سریهای اولیه تا پشت سریهای امروزی که بهمحض تشخیص ضربه از عقب به خودرو، بهصورت خودکار خود را با موقعیت سر راننده تطبیق میدهند تا آسیب را به حداقل برسانند، راه درازی پیموده شده است.
وقتی مری اندرسون در سال ۱۹۰۳، سیستم برف پاک کن دستی را ابداع کرد بسیاری معتقد بودند این وسیله تمرکز راننده را از میان میبرد و استفاده از آن خطرناک است. واقعیت آن است که خودروهای اولیه آنقدر سریع نبودند که مشکل خاصی با شیشههای جلوی خیس داشته باشند اما بعدها با افزایش سرعت خودروها نیاز به برف پاک کن بیشتر احساس شد و در ادامه این سیستم از حالت دستی خارج شد.
در ابتدا برف پاککنها با خلاء تولید شده توسط موتور به راه میافتادند و بعدها نیروی موتورهای الکتریکی آنها را به حرکت درآورد. امروزه برف پاککنهای هوشمند که بهمحض تشخیص قطرات باران بر روی شیشه شروع به کار میکنند در حال تبدیل شدن به یک استاندارد در صنعت خودرو است. امروزه این ویژگی بر روی محصولات فونیکس نصب میشود.
در این زمینه همچنین میتوانید مطلب ایمنی تیگو ۸ پرو را نیز بخوانید.
احتمالا هیچگاه به شیشه خودرو توجه نمیکنیم مگر آنکه بیش از حد کثیف شده باشد! اما این بخش یکی از حیاتیترین بخشهای ایمنی در خودرو است. تا اواخر دهه ۲۰ میلادی، شیشه نصب شده در خودروها تفاوتی با شیشههای منزل نداشت. این شیشهها در صورت تصادف متلاشی میشدند و قطعات تیز آنها بهصورت راننده و سرنشین برخورد میکرد. از اواخر دهه ۲۰ میلادی بود که به آرامی استفاده از شیشههای ایمنی در خودروها رایج شد. شیشههای جدید در صورت تصادف به اطراف پخش نمیشدند که این مزیت مهمی بود. از آن زمان هرچند روشهای ساخت اندکی تغییر کرده است اما اصول کار این شیشهها پابرجا است.
تا دهه ۵۰ میلادی توجه خودروسازان به ایمنی در زمان تصادف، معطوف به افزایش استحکام شاسی خودروها بود اما از این سال با بررسیهای بیشتر مشخص شد بخش اعظمی از مرگ راننده در تصادفات ناشی از برخورد فرمان با سر و بدن او است و از اینجا بود که بخشی از مهمترین تحولات ایمنی در خودرو شکل گرفت. میله رابط غربیلک فرمان خودرو به جعبه فرمان تا پیش از آن زمان یک میله یکپارچه بود اما در این زمان خودروسازان میلههای تلسکوپی را جایگزین کردند که در صورت برخورد از جلو، در خود جمع میشود و ضربه را بهفرمان منتقل نمیکند. در ادامه ابعاد فرمان خودروها کوچکتر شد و جنس فرمان نیز نرمتر شد تا در صورت تصادف، آسیب کمتری به راننده برساند.
شاید باورش سخت باشد اما کمربند ایمنی حتی قبل از اینکه خودرو اختراع شود وجود داشته. نشانههای کمربند ایمنی در قرن نوزدهم میلادی هم در درشکهها و سایر وسایل نقلیه چرخدار دیده میشود با این وجود استفاده از آن در خودرو به اواخر دهه ۴۰ میلادی بازمیگردد و در ابتدا هم تنها بهعنوان یک آپشن بود. در ابتدا کمربندهای ایمنی دونقطهای رایج بود تا در دهه ۷۰ انواع سهنقطهای (مشابه نمونههای امروزی) نیز رواج پیدا کرد و به آرامی همهگیر شد.
در ادامه سیستم جمع کننده کمربند ابداع شد که میتوانست در مواقع لزوم کمربند را قفل کند و در حالت عادی آن را بالا بکشد. پس از آن نوبت به کمربندهای پیش کشنده و محدودکننده نیرو بهعنوان بخشی از فناوری های ایمنی خودرو رسید و اکنون صحبت از نصب ایربگ در حاشیه کمربند است تا فشار کمتری به بدن راننده وارد شود.
وقتی در اوایل دهه ۷۰ میلادی نخستین نمونههای ایربگ بهعنوان آپشن بر روی خودروها نصب شد، بسیاری از رانندگان حتی کمربند ایمنی را هم جدی نمیگرفتند و به همین دلیل در سالهای اولیه، این اختراع تقریبا بدون مشتری ماند اما بهمرور اهمیت استفاده از آن آشکارتر شد تا در دهه ۹۰ استفاده از آن، رو به گسترش گذاشت و پس از آن بهصورت یک استاندارد در آمد و امروزه خودروها گاهی بیش از ۱۰ ایربگ را برای بخشهای مختلف داخل خودرو تدارک میبینند.
تا چند سال پیش بسیاری از خریداران خودرو از ضعف بدنه خودروهای تولیدی شکایت داشتند. آنها معتقد بودند در یک تصادف، گاهی جلوی خودرو بهطور کلی تخریب میشود و خسارت بالایی را بر جای میگذارد. این افراد یک واقعیت مهم را در نظر نگرفته بودند و آن سالم ماندن سرنشینان در چنین تصادفی است. در سالهای دور، شاسی خودروها بهصورت مستقل ساخته میشد و بدنه بر روی آن قرار میگرفت. در آن زمان مفهوم ایمنی در محکم بودن این شاسی و ضخامت ورقهای بدنه خلاصه میشد.
بعدها با تولید شاسیهای یکپارچه با بدنه، بازهم اولویت ایمنی، تولید خودروهایی با شاسی محکم بود اما تحقیقات نشان داد این راهحل چندان هم مناسب نیست. یک شاسی محکم هرچند ممکن است در تصادف آسیب کمتری ببیند اما در عوض نیروی تصادف را به سرنشینان منتقل میکنند. به همین دلیل خودروسازان در طراحی شاسیهای جدید خود نقاط شکست را طراحی کردند. طراحی شاسیهای جدید بهگونهای است که انرژی تصادف در بخشهای خاصی از شاسی مستهلک میشود و به این ترتیب ضربه ناشی از تصادف کاهش پیدا کرده و کمتر به داخل اتاق منتقل میشود.
در این خودروها شاهد هستیم در تصادف از جلو، گاهی کاپوت خودرو تا نزدیکی شیشه جلوی خودرو جمع میشود اما در عوض سرنشینان سالم میمانند و درهای جلو و عقب خودرو پس از تصادف بهراحتی باز میشود که نشانه عدم انتقال انرژی به بخشهای دیگر خودرو است. موتور خودروهای جدید نیز در زمان تصادف به سمت زیر خودرو حرکت می کند تا فشاری به اتاق وارد نکند. مجموع این عوامل باعث میشود خسارت مالی اندکی بیشتر از حد معمول باشد اما در عوض خسارت جانی به وجود نیاید.
اصطکاک هرچند در موتور خودرو و بسیاری دیگر از بخشهای فنی مطلوب نیست و طراحان و مهندسان سعی در کاهش آن دارند اما وقتی صحبت از تایرها و تماس آنها با زمین میشود، این اصطکاک مورد نیاز است و سیستمهای کنترل کشش و کنترل پایداری نیز دقیقا به همین منظور به وجود آمدهاند. سیستم کنترل پایداری به راننده کمک میکنند حرکت ایمنی داشته باشد و بدون انحراف از مسیر، پیچها را طی کند. تصور نکنید استفاده از این سیستمها فقط در شرایط پیست کارآیی دارد. در زمینهای لغزنده و روزهای برفی و بارانی، سیستم کنترل کشش و پایداری گاهی مرز بین مرگ و زندگی یک راننده را تعیین می کند هرچند هر دو سیستم بدون سر و صدا و به دور از چشم راننده به کار خود مشغولاند. در این زمینه میتوانید مقاله ESP چیست و چگونه کار می کند را بخوانید.
ثبت نظر